تا قافیه ی شعر امیر است و غدیر است برخیز که هنگام مراعاتُ نظیر است الیوم که أکملتُ لکم دینکم آمد تا عرش فراخوان تماشای امیر است افطار در خانه ی مولا بنشیند هر خسته که مسکین و یتیم است و اسیر است بر طبل بکوبید نقاره بنوازید آواز بخوانید که بی مایه فطیر است مَن ماتَ علی حُبّ علی ماتَ شهیدا آنان که نمردند بمیرند که دیر است این شیهه ی اسبان ظهور است می آید هنگامه ی ما یَستوِی الاعمی وَ بصیر است می چرخم و می رقصم و تقصیر خودم نیست این شور و جنون را چه کنم عید ماتَ ,ماتَ شهیدا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت سرگرمی قطعات پکیج رادیاتور در شیراز بهترین سایت سرگرمی Teryagh دانلود رایگان مقاله10 وبلاگ تخصصی موبایل و کامپیوتر آذرمه