به نام خدا شنیدم علی که درشرکت فنی ومهندسی اش مشغول به کارشده؛ مسوول واحد مهندسی اش شده؛ از ارتقای شغلی اش که ناشی از لیاقت ها وشایستگی هایش بوده خوشحال شدم-احمد ظهر به سلامتی به مقصد رسیده بودووسایل هایی را که برای خانواده فرستاده بودم رساند؛ بسیار از او تشکرکردم-امروز تولد علیرضا پسر خواهرم بود که من باز چهارم شهریور را تصورکردم سوم است وطبیعتا" اولین نفر نبودم که تولدش را تبریک بگویم وخواهرم تلفنی یاد آوری کرد وگفت تنها خاله یادش بوده وعذرخواهی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مهفا44 زَواف | زبان و ادبیات فارسی «روایت ِخطّی ِیک پیاده راه» ♣♣♣ غروبی در سپیده دم ♣♣♣ سبک زندگی سالم اسکاج | فروش مواد اولیه |فروشگاه دستگاه