آن روز غروب من از نور خالص آسمان بودم هی آوازت داده بودم بیا یک دَم انگار برگشتی، نگاهم کردی حسی غریب در باد نابلد پرپر میزد جز من کسی ترا ندیده بود تو بوی آهوی خفته در پناهِ صخرهی خسته میدادی تو در پسِ جامههای عزادارانِ آینه پنهان بودی تو بوی پروانه در سایهسارِ یاس میدادی. #شادمانیم_که_یکبار_دگر_می_آید #هزار_سینه_به_تار_نگه_رفو_سازد منبع
درباره این سایت